مغولان خوابگاهی

مغولان خوابگاهی

بعضی ها  هم هستند که پیچ شوفاژ را تا جا دارد می پیچانند، سه تا هم بخاری برقی یکی نزدیکی سر و گردن، یکی نزدیک تنه، یکی در انتهای کالبد جاساز می کنند، آن هم از این بخاری برقی های ارزان با رده انرژی ایکس که با مصرف برق یکی می شود یک دِه را روشن کرد، بعد وسط چله ی زمستان، آن هم زمستان مشهد، با رکابی و شلوارک می خوابند زیر پنجره ی باز، که برق مفت است! این ها همان هایی هستند که در تاکسی نطق بلند سر می دهند که ما ملّت درست بشو نیستیم و باید قتل عاممان کنند و از ژاپن نسل جدید وارد کنند که قدر منابع ارزشمند مملکتمان را بدانیم!!

دوستانی هم هستند که وقتی وارد حمام می شوند آب سرد را باز می کنند تا آب راکد موجود در لوله ها خارج شده، آب جاری تازه برسد. این مهم 5 دقیقه ای طول می کشد. سپس وارد مرحله ی لباس کنی می شوند. {آب همچنان باز است} در این مرحله اگر چشم نامبرده برخوردی با آینه نداشته باشد8-5 دقیقه ای و در غیر این صورت بسته به جنس فرد 15-10 دقیقه آب جاری خواهد بود. جنس پسر مقابل آینه قربان صدقه یک نخود ماهیچه که در این 3روزی که بدن سازی را شروع کرده اند خواهد رفت و جنس دختر مشغول واکاوی جدیدترین چین و چروک هویدا شده در رخ ماهشان خواهند شد. بسته به روحیات فرد این مرحله می تواند بیشتر طول بکشد. سپس این افراد آب گرم را نیز باز می کنند و تا تنظیم آب سرد و گرم 5 دقیقه ای نیز مشغولند. وقتی به درجه مدنظر می رسند زیر دوش نشسته یا برخاسته مشغول فکر می شوند و فیلسوف درونشان غلیان کرده از دوره نئوندرتال تا برخورد آخرین شهاب سنگ به زمین مراحل بشری را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. این مرحله تا جایی ادامه پیدا می کند که صدای مشت و لگدی از بیرون به در حمام که "اوی! تمومش کن" آنها را از جیب مراقبت به در آرد یا به دلیل بخار گرفتگی فضا قادر به تنفّس نباشند! تا اینجا داشته باشید که توضیح ادامه ی بحث استحمام این دوستان از حوصله ی این بحث خارج است. دیده شده این دوستان در حمایت از دریاچه ی ارومیه گلوها پاره کرده اند!

مراحل شام نیز جالب است! عزیزانی هستند که از شام رزرو شده از سلف خوابگاه مثلا از مجموع 300 گرم کوتلت و مخلفات 2 پَر خیارشور را در مسیر میل کرده و بقیه را مستقیماً به سطل زباله، آن هم نه سطل زباله نان، که نان برکت خداست و گناه دارد، که به سطل آشغال های دیگر هدایت می نمایند. در بین اینان همه چیز خوارانی هم هستند که رژیم ندارند ولی قابلمه ی داغ غذا را که 20 ثانیه قبل از روی گاز برداشته بودند چنان روی تخته فرش عزیز اتاق ول می دهند که دایره ای به پهنای قابلمه ناشی از سوختگی از خود به یادگار می گذارند. سپس برای اینکه گندش درنیاید صبح فردا پنهانی چنان فرش را rotate می کنند که اثر سوختگی زیر میز بیفتد، غافل ازاینکه قبل از آنها بوده اند هنرمندان که روی همین فرش از این حیله برای یادگاری های خود استفاده کرده اند. حال از سوختگیهای جزئی سیگار و ذغال و ... می گذریم که بقول شان هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست! سخن تیپیک این افراد در جاهایی مثل تخت جمشید در مقابل جمع این است: ببین بی فرهنگا چه بلایی سر دیوارا آوردن، همه جا یادگاریه.

نورچشمانی نیز دیده شده اند که بوی ادوتویت دیور آنها، زمانی که از پیچ فلکه پارک می پیچیده اند در محل درب دندان شنیده می شده، اتوی شلوارشان گلوی خروس می بُریده و رفتار جنتلشان دل از عارف و عامی می برده، امّا خدا روز بد نشانتان ندهد. در محل خوابگاه، از 7متری اتاق ایشان حتی سوسک سیاه نیز که به گفته دانشمندان تنها موجودیست که بهد از انفجار اتمی از تشعشعات رادیواکتیو جان سالم به در می برد، زهره ی عبور ندارد. در گوشه ای از اتاق می خوابند، آشغال ها را به گوشه ی دیگر پرتاب کرده و ماهی یکبار در همان محل آتش می زنند، در گوشه ی سوم تحصیل کرده تمرینات خود را بر دیوار اتاق حل می نمایند و در گوشه ی چهارم گلاب به رویتان ....!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394برچسب:, | 8:46 | نویسنده : حبیب قادری |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • الیاس موزیک